تاریخچه جزیره قشم (در 9 دوره تاریخی) – بزرگ‌ترین جزیره ایران

لذت سفرهای طولانی
چه کنیم تا پروازهای طولانی لذت بخش باشند؟
سپتامبر 17, 2018
بستن چمدانی سبک‌تر و کم حجم‌تر، یعنی سفری ساده‌تر و بی دردسرتر
سپتامبر 22, 2018
تاریخچه جزیره قشم

جزیره قشم یکی از جزایر استان هرمزگان و بزرگ‌ترین جزیره ایران است. این جزیره در خلیج‌فارس در تنگه هرمز قرارگرفته است و هم‌اکنون علاوه بر یک جزیره سوق‌الجیشی و تجاری، یک مکان توریستی و گردشگری به شمار می‌رود. برای آشنایی با تاریخچه جزیره قشم به گذشته این جزیره در اعصار مختلف تاریخ می‌پردازیم :

  • اسامی تاریخی جزیره قشم
  • جزیره قشم از دوران باستان تا اسلام
  • جزيره‌ قشم پس از اسلام

اسامی تاریخی جزیره

قشم نام امروزى جزيره و نام شهر بندرى در آب‌هاى خلیج‌فارس است. اين جزيره در منابع اسلامى، تا حدود سده دهم هجرى، به نام‌هاى ديگرى مانند کاوان يا بنى‌کاوان و لافت خوانده می‌شده است. مؤلف کتاب حدودالعام نيز از اين جزيره به نام «لافت» نام مى‌برد و مى‌نويسد: «اندرو شهرى خرم است مراو را لافت خوانند» و «اين جزيره برابر پارس است». دمشقى در نخبه‌الدهر، (از سده هشتم هجرى)، اين جزيره را «لافت» و «بنى‌کاوان» مى‌خواند و آن را از جزاير آباد آن زمان دانسته است. از دوره صفوى (907-1148 ه‍. ق) به این‌سو، از اين جزيره بانام «قِشْم»، يا به گويش ساحل‌نشینان «کِشم»، در منابع جغرافيايى و تاريخى یادکرده‌اند. در ميان عرب‌هاى منطقه، اين جزيره به نام «جزيره‌الطويله» و در ميان فارس‌ها به نام «جزيره‌ى دراز» معروف بوده است. قشم در لغت‌نامه دهخدا به معانى زير آمده است: «سرشت که مردم بر آن آفريده، طبيعت، آبراهه‌ى تنگ در رودبار يا در زمين يا آبراهه‌ى مطلق، تن و پيکر، جسم، گوشت پخته، سرخ‌شده، پيه، بن و نژاد، اصل، حال و هيأت» در ميان معانى فوق «طبيعت» به خاطر زيبايى‌هاى طبيعى، خدادادى و بهشت‌گونه جزيره قشم و نيز «آبراهه» به سبب وجود مسيل و آبراهه‌هاى بسيار که براثر ريزش باران‌هاى سيل‌آسا و کوتاه‌مدت و يا درنتیجه دخالت انسان‌ها در جزيره به وجود آمده است، بيشتر مناسب جزيره قشم امروزى است.

 

قشم از دوران باستان تا اسلام

جزيره قشم به خاطر قرار داشتن در تنگه هرمز و همجوارى با جزيره‌ هرمز، لارک، جزیره هنگام، تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسى، از دورترين اعصار تاريخ تا به امروز از يک موقعيت جغرافيايى ويژه برخوردار بوده و داراى اهميت استراتژيکى ديده‌بانى و دروازه‌بانى خلیج‌فارس است.

آغاز سکونت

به شهادت ژئولوژى و سنگواره‌هاى کشف‌شده در سواحل ايران، آغاز زندگى در خلیج‌فارس به حدود 400هزار سال قبل بازمى‌گردد. وسايل اوليه زندگى انسان، که ساخته‌وپرداخته از سنگ و مربوط به دوران پس از سنگ است، در بوشهر يافت شده است. حتى از دوره چوب و صدف که انسان اوليه ابزار تنازع بقاى خود را از اين دو وسيله مى‌ساخته، از قبل از دوران سنگ، در سواحل خلیج‌فارس شواهد و قرائنى به‌جای مانده است. در اين دوران است که انسان اوليه از آرام‌ترين آبراه ـ يعنى تنگه خوران امروزى ـ عبور مى‌کند و خود را به طبيعت غنى و امن قشم مى‌رساند که داراى شکارگاه‌هاى بکر و آب شيرين بوده است.

 

آغاز سکونت در جزیره قشم

زيستگاه‌هاى کوچک و منفرد اوليه در اين جزيره به‌تدریج شکل‌گرفته و کم‌کم تبديل به اجتماعات انسانى مى‌شود. انسان مهاجر از صيدگاه‌هاى طبيعى قشم، اولين تجربه‌هاى ماهيگيرى را کسب مى‌کند.

 

در همين زمان، به دليل گسترده بودن جزيره و محصور بودن به‌وسيله مانع طبيعى آب، به مردمان ساکن در جزيره قشم کمک مى‌کرد که در مقابل تهاجم ساير گروه‌هاى انسانى پايدارى کنند.

 

  جزیره قشم (راهنمای جامع گردش، تفریح و خرید در قشم)

مادها

مادها پس از جنگ‌هاى متوالى با آشورى‌ها، سرانجام با حکومت بر بابل متحد شدند و هووخشتره به کمک بابلى‌ها پايتخت آشورى‌ها يعنى شهر نينوا را تصرف کرد و دولت آشور را سرنگون نمود. به‌این‌ترتیب دولت ماد با ليدى و بابل همسايه شد و متصرفات خود را در درياى خزر و درياى سياه و درياى عمان و خلیج‌فارس گسترش داد و قدرت دريايى ايران را در جزيره قشم استحکام بخشيد.در زمان مادها، دامدارى و پرورش شتر، اسب، الاغ، گوسفند، بز و صيد مرواريد و صدف با روش‌هاى بسيار کهن در جزيره قشم گسترش يافت و صيادان اين جزيره 200 نوع ماهى صيد مى‌نمودند. حصيربافى، کشتى‌سازى و بافتن پارچه‌هاى بادبانى و کشتيرانى نيز در اين جزيره گسترش يافت. احتمالاً آثار باستانى معابد مهرپرستى ـ غارهاى خربس ـ در جزيره قشم از زمان مادها آغاز شده است. باوجود آنکه مادها ازلحاظ نيروى دريايى ضعيف بودند اما با داشتن جزيره قشم و استفاده از ژئواستراتژى اين جزيره، کنترل مؤثرى در تنگه هرمز داشتند. به همين دليل، گرچه بابل نيروى دريايى قدرتمندى داشت، اما براى آنکه بتواند مجاز به عبور از تنگه هرمز باشد، با دولت ماد طرح دوستى و سازش ريخت.

هخامنشيان

در زمان هخامنشيان که امپراتوری ايران از جلگه سند تا درياى مديترانه و سياه، بحر احمر، خلیج‌فارس و درياى عمان گسترش يافت، قدرت دريايى ايران تبديل به قدرت برتر عصر خود شد زيرا مى‌بايست با قدرت‌هاى بزرگ دريايى يونان، مصر و فينيقيه رقابت کند. ازاین‌رو جزيره قشم بزرگ‌ترين مرکز فعاليت دريايى ايران شد.

ساسانيان

در زمان ساسانيان، تجاوز اعراب حجاز به بندرها و سواحل ايران شدت گرفت. اما اعراب حجاز هيچ‌گاه نتوانستند قشم را تصرف نمايند. با فتح يمن و سيلان، راه دريايى ساسانيان به‌سوی کانتون چين گشوده شد و راه بزرگ دريايى ابريشم و ادويه از چين به هند و چين و سيلان و از آنجا به قشم و بندر سيراف و از سيراف از طريق زمين به درياى مديترانه و اروپا ادامه داشته است و تنگه هرمز و جزيره قشم يکى از مراکز عمده کنترل مسير بزرگ دريايى ابريشم و ادويه بوده است.

 

ساسانیان

اسلام

پس‌ازآنکه جزيره قشم توسط لشکريان اسلام فتح شد، دريانوردان قشم يا مهاجرت نمودند و يا به دين اسلام درآمدند. اما قشم همچنان اهميت خود را در کنترل تنگه هرمز حفظ نمود. مهاجرت ايرانيان به سواحل آفريقا و زنگبار از جزيره قشم صورت گرفت. هرچند که اکثر مهاجرين شيرازى بودند اما ساختمان‌هاى باستانى در زنگبار، پمبا و مافيا در آفريقا که ايرانيان ساخته‌اند ازنظر معمارى و سازه شبيه ساختمان‌هاى باستانى قشم است.

جزيره‌ قشم پس از اسلام

عصر ساسانی

ابرکاویان در اوايل عصر اسلامي، سرزميني شكوفا و پررونق بود؛ و از شهري آباد و روستاهايي بسيار با كشتزارهايي پربار، درختان خرما، و ديگر درختان ميوه برخوردار بود. شهر، يك مركز فعال دريانوردي-تجاري (و منبع آب شيرين براي كشتي‌ها) بود.

 

نزديك به اواخر عصر اموي، اين جزيره به پناهگاه خارجيان مبدل شده بود، به‌طوری‌که شكوه و آوازه‌ي پيشين خود را به گستردگي از دست داد.

 

  جنگل حرا (یکی از شگفت‌آورترین جاذبه‌های طبیعی ایران)

قشم و پرتغالی‌ها

در حمله مغول به ايران، جزيره قشم به دست مغول‌ها افتاد ولى سرانجام به تصرف اتابکان فارس درآمد و دوباره اهميت خاص خود را حفظ کرد. از طرفی واسکودوگاما دريانورد و کاشف پرتغالى، که راه هندوستان را از طريق دماغه اميد نيک گشود، اولين اروپايى بود که به اهميت جزيره قشم و ژئواستراتژى آن در قرن 16 ميلادى پى برد و تصرف آن را به دولت پرتغال توصيه نمود. آلفونسو دوآلبوکرک سردارى بود که آرزوى واسکودوگاما را تحقق بخشيد و پس از تصرف جزيره هرمز، جزيره قشم را هم به تصرف درآورد و در اين دو جزيره قلعه‌هاى مستحکمى بنا نهاد.

 

قلعه پرتغالی ها
پرتغالى‌ها با داشتن هرمز و قشم، از اکتبر 1507 ميلادى تا سال 1550 ميلادى کشتيرانى خلیج‌فارس را زير نظارت داشتند و زمانى که بين منافع آن‌ها و ناوگان قدرتمند عثمانى برخورد شد، تنها ژئواستراتژى قشم بود که از شکست پرتغالى‌ها جلوگيرى نمود. يکى از سرداران عثمانى به نام پير بيگ با 16هزار سپاهى و ناوگان عظيمى عازم خلیج‌فارس شد و در مسقط شکست سختى به پرتغالى‌ها داد و آنجا را به تصرف خود درآورد و فرمانده سپاه پرتغال را اسير نمود. سپس به جزيره هرمز و قشم تاخت. اما با توجه به موقعيت ويژه قشم، پرتغالى‌ها در مقابل حمله سنگين عثمانى‌ها مقاومت کردند و عثمانى‌ها را پس‌راندند. در سال 1552 ميلادى دولت عثمانى سردار مراد بیک را با 15 کشتى جنگى روانه جزيره قشم نمود، اما پرتغالى‌ها با استفاده صحيح از ژئواستراتژى قشم در مقابله حمله قدرتمند ناوگان عثمانى مقاومت نمودند. يک سال بعد هم کشتى‌هاى جنگى عثمانى به فرماندهى على چلبى کاملاً نابود شدند و پرتغالى‌ها با در اختيار داشتن منطقه استراتژيک جزيره قشم دوباره فرمانرواى مطلق خلیج‌فارس شدند.

عصر صفوى

در 19 ژانويه 1622 ميلادى، در زمان شاه‌عباس صفوى، دولت ايران براى آزادسازى قشم اقدام کرد. امام قلی خان سردار معروف ارتش صفوى که حاکم معروف کهکيلويه و لارستان نيز بود، به‌طرف بند گمبرون حرکت کرد و با ناوگان انگليس از دريا و سپاهيان شاه قلی بیک از طرف خشکى جزيره قشم را محاصره نمودند. پس از سه روز گلوله‌باران قلعه قشم، سرانجام حصار آن را فروریختند و در يک نبرد خونين، روى فريرا فرمانده پرتغالى تسليم شد. با فروریختن قلعه پرتغالى‌ها و پاک‌سازی جزيره قشم از وجود بيگانگان در 9 فوريه همين سال قلعه عظيم پرتغالى‌ها در جزيره هرمز نيز طى يک عمليات بزرگ آبی‌خاکی سقوط کرد و تومار سلطه پرتغالى‌ها در خلیج‌فارس بسته شد. از اين تاريخ، سلطه کمپانى هند شرقى انگليسى بر جزاير خلیج‌فارس و تنگه هرمز و جزيره قشم اعمال شد و تا يک قرن و نيم ادامه يافت.

قشم در دوره قاجاریه

دولت قاجاريه که در اوايل سده نوزدهم ميلادى (سيزدهم هجرى قمرى) سرگرم جنگ‌هاى طولانى با روس بود به‌طورکلی از خلیج‌فارس غافل شد و انگلستان کم‌کم نفوذ خود را در اغلب جزاير ازجمله جزيره قشم تقويت نمود.انگلستان در سال 1819 ميلادى ناوگان متحدى مرکب از ناوهاى شرکت هند شرقى و ناوگان پادشاهى بريتانيا را به بهانه حفظ امنيت و سرکوبى شورشيان به خلیج‌فارس فرستاد. در مسقط نيز ناوگان کمکى و قواى اعزامى سلطان دست‌نشانده مسقط، به ناوگان بريتانيا پيوستند.به‌این‌ترتیب، استعمارگران انگليسى به کرانه‌هاى عرب نشین خلیج‌فارس گام نهادند. در سال 1821 ميلادى، ژنرال گرانت کاير، فرمانده انگليسى، براى تحقق افکار توسعه‌طلبانه خود به فکر تسخير بندرلنگه افتاد. اما طى مراوداتى که بين حکام وقت ايران و نماينده بريتانيا صورت گرفت، اين نواحى به‌عنوان خاک ايران به شمار مى‌رفت و دخالت در امور آن بى‌مورد تلقى شد. اين برخورد قاطع در مورد بندرلنگه با نماينده انگليسى، وجود هرگونه شک و ابهام در مورد حاکميت ايران بر بندرلنگه و توابع آن را از بين برد.در سال 1835 ميلادى، کاپيتان هنل، مأمور سياسى بريتانيا در خلیج‌فارس، براى جلوگيرى از زدوخورد ميان قبايل عرب ساکن در کرانه‌هاى جنوبى درياى پارس در فصل صيد مرواريد آن سال، يک قرارداد صلح دريايى را به آن‌ها پيشنهاد کرد که اين قرارداد مورد موافقت شيخ‌نشين‌ها قرار گرفت و در همان سال به امضا رسيد. بر اساس قرارداد مزبور، کاپيتان هنل نقشه‌اى را تدارک ديد که رسماً فعاليت‌هاى دريايى قبايل عرب در خلیج‌فارس را مشخص مى‌کرد. اين نقشه بندرهاى لنگه، لافت، چارک، کنگ و جزيره‌هاى ابوموسی، قشم، هرمز، لارک و… را در محدوده حاکميت ايران مشخص مى‌کند. در سال 1843 ميلادى، انگليسى‌ها، حاکمان شيخ‌نشينان و رهبران قبايل را که در سال 1829 ميلادى قرارداد اساسى را امضا کرده بودند، وادار کردند تا سند ديگرى با عنوان موافقت‌نامه در جهت قطع عمليات نظامى در دريا را امضا کنند. با اين موافقت‌نامه، نماينده انگلستان در خلیج‌فارس، بازهم از مزاياى بيشترى در خصوص کنترل بر کشتيرانى در منطقه برخوردار مى‌شد.در سال 1853، انگلستان درراه تثبيت سلطه خود، حکام منطقه را در کنفرانسى دورهم جمع کرد و قرارداد ديگرى را بانام «صلح جاويدان»، امضا کردند که به‌موجب آن، انگليسى‌ها اجازه يافتند برخلاف گذشته، نه‌تنها به بهانه مبارزه با دزدان دريايى، بلکه به بهانه حفظ امنيت خلیج‌فارس نيز در هر حادثه‌اى که در کرانه‌هاى خلیج‌فارس اتفاق افتد، مداخله کنند.نگرانى بريتانيا از دست‌اندازى روس‌ها در خلیج‌فارس، در آستانه سده 20، شدت يافت. براى رويارويى با چنين تحوّلى، بريتانيا تصميم گرفت، پیش‌دستی کند و جزاير ايرانى تنگه هرمز را به اشغال خود درآورد. آنان چند جزيره را در کنترل مستقيم گرفتند و تعدادى ديگر را در حاکميت شيوخ قاسمى مسند قراردادند؛ شيوخى که حکمرانى آنان در کرانه‌ها هنوز بُعد سرزمينى نيافته بود.در اجلاس محرمانه‌اى در وزارت خارجه بريتانيا تصميم گرفته شد، براى پیش‌دستی بر تجاوز روس‌ها در خلیج‌فارس، جزاير استراتژيک واقع در تنگه هرمز يا نزديکى آن به اشغال درآيد. اين تصميم در 14 جولاى 1902 به‌صورت يادداشتى براى مديران سياسى بريتانيا در هند و خلیج‌فارس ارسال شد.

  چند نکته درباره بودجه‌بندی سفر

 

جزیره قشم در دوره قاجاریه

دوره پهلوی‌ها

پس‌ازآن دوره و در دوران حکومت پهلوى اول و دوم، همواره ايرانى بودن خلیج‌فارس، به‌ویژه جزيره ابوموسی و جزاير تنب بزرگ و کوچک تأکيد شد، چنان‌که اين جزاير در بازديدهاى مأموران ايرانى مورد مداخله قرار مى‌گرفت تا آنکه در سال 1971، مأموران ايرانى به‌طور دائمى در جزاير ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، مستقر شدند. پس‌ازآن، قرارداد 1971 بين ايران و کشور امارات همواره موردنظر و اجرا بوده است، اما زمزمه‌هاى ناخشنودى آن کشور باقى بود تا بتواند موضوع را به‌صورت مسئله‌اى در منطقه قلمداد کند. تثبیت این جزایر برای ایران تاکنون ادامه دارد.

[تعداد: 2    میانگین: 3/5]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *